اولين بود كه يادش دادم
نان پنجرهاي
چهار پنج سال پيش
وقتي قالبها را ديد
ابزار و لوازم قنادي كه پيش از اين داشتم
وقتي پرسيد
درست كردم و ياد گرفت
اما امروز
خودش درست ميكند
كلاس «سيب ِ سبز» هم كه رفته
نام آموزشگاه
كيك، چند مدل ياد گرفته
حرفهاي
ديدم نميشود
بايد دست به كار شوم
هوا برش ندارد كه استاد شده
يك چيزي درست كردم كه بلد نباشد
تعجب كند و احساس عجز
و كيك كشمشي ساده و خوشمزه
گاهي كه زندگي سخت ميشود
خدا ميخواهد از غرور نجاتمان دهد
دوستمان دارد
تنگ ميگيرد تا احساس بينيازي نكنيم!
قال الله تعالي: «إن الإنسان ليطغي، أن رآه استغني» (علق:6و7)
اين چنين نيست [که انسان سپاس گزار باشد] مسلماً انسان سرکشي مي کند. براي اينکه خود را بي نياز مي پندارد. (ترجمه انصاريان)