از چهارده سال پيش
من هم مانند خيلي از مردم
براي رهايي از سرماي زمستان
خانه را ايزوله ميكردم
شكافهاي در و پنجره را درزگير ميزدم
پلاستيكهاي بزرگ پشت پنجرههاي حياط
پردههاي ضخيم
هدف چه؟
با كمترين مصرف انرژي خانه را گرم نگه دارم
چند سالي بود
هر سال
اول فصل سرما
همين كارها
و نتيجه
البته كه با يك بخاري كوچك تمام فضاي خانه گرم ميماند
تمام روز
مصرف اندك انرژي
و
اما
بيماري از ما دور نميشد
بالاخره يكي دو سرماخوردگي شديد داشتيم
هر سال
در فصل پاييز و زمستان
چند سال پيش
مطلبي به چشمم خورد
متخصصي ميگفت:
دليل عمده سرماخوردگي سرما نيست، آلودگي هواست!
او معتقد بود
اينكه فضاي خانه را بسته نگه ميداريم
عوامل بيماريزا در محيط رشد ميكنند
در هوا
افزايش مييابند
و
نتيجه مشخص است
ما از اين هواي ساكن و آلوده استشمام ميكنيم
هواي راكد ميگندد!
چند ساليست روال را عوض كردهايم
ديگر از پلاستيك و درزگير خبري نيست
ديگر خانه را مهر و موم نميكنيم
امسال هم مثل سالهاي قبل
اين برنامه روزانه را در پيش گرفتهايم:
دماسنج نصب بر ديوار
دماي هوا 25 درجه سانتيگراد
بخاري را همينقدر تنظيم ميكنيم
نزديك غروب
بخاري را روشن ميكنيم
تا شب و هنگام خواب گرم ميشود
در و پنجره هم بسته
صبح اما
بخاري را كه خاموش ميكنيم
هوا هنوز گرم است
در حد همان 25 درجه سانتيگراد
نزديك ظهر
تمام در و پنجرهها را باز ميكنيم
تمامشان را
و هوا
اگر چه هواي كمي سرد
تمام خانه را فرا ميگيرد
هواي خانه بالكل عوض ميشود
كمي سرد ميشود
ولي
سر ظهر است و خيلي محسوس نيست
نزديك غروب
در و پنجرهها را ميبنديم
بخاري روشن
دوباره دما به 25 درجه سانتيگراد باز ميگردد
و شب مطبوع و خوبي را پشت سر ميگذاريم
با هوايي كه كاملاً تازه و سالم است!
خيلي خوب
عالي اصلاً
دفترچه بيمه سفيد مانده
هزينه درمان كاهش يافته
نه فقط بيماري از خانه ما دور شده
كه روحيه شادي هم پيدا شده
خنكي خانه اسباب شادابيست
برخلاف گرما
گرمايي كه خمودي و خوابآلودگي ميآورد
مگر همين مردم ما در تابستان كولرهاي گازي راه نمياندازند
آنقدر مصرف برق كه به خاموشي منتهي شود
دماي خانه را زير 23 درجه سانتيگراد نگه ميدارند
حالا در زمستان
چه ميشود كه همه ميخواهند در 35 درجه سانتيگراد زندگي كنند؟
از عدم اطلاع است
چون فكر ميكنند اينطور ديگر بيمار نميشوند
در حالي كه سلامتي
در استفاده از هواي آزاد است!
امام علي (ع): «لَا يَنْبَغِي لِلْعَبْدِ أَنْ يَثِقَ بِخَصْلَتَيْنِ: الْعَافِيَةِ وَ الْغِنَى؛ بَيْنَا تَرَاهُ مُعَافًى إِذْ سَقِمَ، وَ بَيْنَا تَرَاهُ غَنِيّاً إِذِ افْتَقَرَ» (نهجالبلاغه، ح426)
سزاوار نيست انسان به دو چيز اطمينان پيدا كند: سلامتى و ثروت. چراكه در همان حال كه انسانى را تندرست مى بينى ناگهان بيمار مى شود و در همان حال كه او را ثروتمند مشاهده مى كنى ناگهان فقير و مستمند مى گردد. (ترجمه مكارم)