درگیری قاسم سلیمانی با عیدوک بامری

درگیری قاسم سلیمانی با عیدوک بامری

 

14-8-1373 – شنبه روز اول عملیات

سپیده دم صبح چهاردهم ، و با اولین روشنایی صبحگاهی ، پایگاه هوانیروز کرمان دستور پرواز بالگردها را صادر کرد . 5 فروند 214 – 2 فروند شنوک – یک فروند 206 به همراه یک تیم آتش کبرا ، پرواز 400 کیلومتری خود تا هدف را آغاز کردند.

در وهله اول در مزرعه لشکر 41 بین جیرفت و کهنوج سوخت گیری کردند و در توقف بعدی نیروهای عملیاتی تیپ مالک (مازندرانی ها) را برای انجام عملیات هلی برن سوار نمودند.

هماهنگی بین نیروهای هلی برن و محور زمینی (تیپ سلمان) در جنوب سخت بود . اصل غافلگیری و ورود هماهنگ شده هر دو محور کار را سخت می کرد .

تقریبا تمام عده های لشکر درگیر عملیات می شوند .

 

با آغاز عملیات ، نیروهای هلی برد ، روی ارتفاعات مسلط منطقه پیاده می شوند . بلافاصله تیم آتش پروازی مناطق مشخص شده در 2 روستای آورتین و زحمت آباد را زیر آتش می گیرند . عیدوک بامری که هدف اصلی عملیات است ، و امروز روز هفتم است که در منطقه حضور دارد ، در هر دو روستا خانه دارد ولی صبح امروز در روستای زحمت آباد حضور داشته . برآورد 100 نفری اشرار حاضر ، در وهله اول ، فرار و مخفی شدن از آتش بالگردها بوده . در این آتشباری اولیه تعدادی از اشرار به درک واصل ، تعدادی مجروح و مابقی در چند گروه به اطراف پراکنده می شوند . آگی بامری عموی عیدوک که در آورتین است به عیدوک در زحمت آباد ملحق می شود . گروه زمینی تیپ سلمان که از طریق چاه هاشم و دهانه سولان در حال ورود به منطقه بوده است با تعدادی از اشرار درگیر و فرمانده تیپ سردار حاج عباس ییلاقی در این درگیری مجروح می شود . عیدوک که از این درگیری با خبر می شود ، چون راه فرارش هم از همان دهانه بوده ، با رفتن بالگردها از آسمان ، به وسیله 5 دستگاه خودرو به طرف دهانه سولان می روند . عیدوک که تا این لحظه هنوز درک درستی از وسعت عملیات ندارد به تدریج متوجه می شود نیروهای اعزامی با هدف گروه او وارد منطقه شده اند . عیدوک که دهانه سولان را بسته می بیند به طرف جنوب و شرق یعنی کوهها می رود .

 

عیدوک بعد از فرار به طرف کوه در اولین فرصت مقداری غذا و قند و چای تهیه و ادامه مسیر می دهند . برای دومین مرتبه تیم هجوم هوایی به منطقه می آید و گروهی از نیروها در جلوی مسیر عیدوک هلی برن شده و مسیر به طرف بشاگرد را مسدود می کنند . در این مرحله یکی از ماشین های عیدوک هدف قرار می گیرد . عیدوک که می داند در تعقیب زمینی او هستند ، سعی در فاصله گرفتن هر چه بیشتر با تعقیب کننده ها دارد . با مسدود شدن مسیر شمالی عیدوک به طرف شمالشرق تغییر جهت می دهد و برای در امان ماندن و درگیر شدن با بالگردها زیر مقداری نخل خرما پنهان و حتی به طرف بالگردها آرپی جی شلیک می کنند . آتش بالگردها در این نقطه نیز تعدادی تلفات از گروه عیدوک می گیرد و همچنین تعدادی از گروه جدا شده و به نقاطی متواری می شوند . با خروج تیم آتش ، عیدوک و گروهش مجددا ادامه مسیر می دهند . مقداری که ادامه مسیر می دهند ، مسیر سخت می شود . ماشین عیدوک کمک دار بوده و رد شده ولی متوجه می شود بقیه ماشین ها نتوانسته اند هنوز بیایند . نزدیک روستایی بوده اند که درختان خرما و پرتقال داشته است . عیدوک ماشین را پنهان و وارد گپر می شود تا بقیه گروه برسند .

تیم آتش هوایی که مجددا وارد منطقه شده ، ماشین های گروه و منطقه نخلستان را شناسایی و اجرای آتش می کنند . چند نفر از برادران عیدوک از زمان درگیری دهانه سولان تا این نقطه تا به حال کشته و مجروح شده اند و آگی عموی عیدوک نیز در این نقطه به شدت مجروح می شود .. عیدوک تصمیم می گیرد تا تاریک شدن هوا در زیر تخته سنگ ها پنهان شوند . با تاریک شدن هوا عیدوک برای بررسی وضعیت خودروها و تلفات به سمت خودروها می آیند . ماشین خود او پنچر بوده که پنچری می گیرند . آگی عموی عیدوک و آواره برادرش که زخمی بوده اند عقب سوار می کنند و حرکت می کنند . تا ساعت 1 نیمه شب که می روند راه مسدود و غیر قابل عبور می شود . مجبور می شوند ماشین را ترک و با مقداری فاصله از آن سنگر می گیرند . عیدوک در اینجا امید داشته که تا فردا عملیات تمام شده و مجددا می توانند با ماشین برگردند .

 

 

15-8-1373 – یکشنبه روز دوم عملیات

با روشن شدن هوا و پرواز بالگردهای شناسایی ، گروه باقی مانده عیدوک مجبور می شوند تا نزدیک غروب در همان حالت مخفی بمانند و این درحالی است که هم دو مجروح سخت دارند و آب و غذایی هم ندارند .

نزدیک غروب تلاش می کنند تا از اطراف الاغی برای حمل مجروح های خود پیدا کنند که موفق نمی شوند و پیاده از غروب تا صبح روز بعد پیاده می روند .

در این روز گروه های رد زن نیروهای عشایر به فرماندهی شهید علی معمار و شهید محمد جندقیان ، مسیرهای متعددی را برای شناسایی مسیر اصلی عیدوک بررسی می کنند ، اما چون گروع عیدوک متلاشی و هر گروه به سمتی رفته ، کار شناسایی ردها مشکل می شود .

گروه های پاکسازی در این روز موفق به ددستگیری حدود 100 نفر از اشرار گروه جلال کامرانی و عیدوک بامری در منطقه می شوند .

 

16-8-1373 – دوشنبه روز سوم عملیات

با روشن شدن هوا گروه باقی مانده اشرار در زیر درختان خود را پنهان می کنند . اشرار که پرواز بالگردهای شناسایی را در بالای سر خود می بینند تا ساعت 5 عصر در رهمین مکان می مانند . تعدادی دیگر از گروه عیدوک در این نقطه بدون اطلاع گروه را ترک و متواری می شوند .

گروه های رد زن عشایری که ماشین استتار شده عیدوک را پیدا می کنند به تعقیب ادامه می دهند که مجددا به تاریکی هوا برخورد می کنند . با مشخص شدن حدود تقریبی مسیر حرکت اشرار و تاریک شدن هوا ، چندین گروه از نیروها در نقاط حساس مستقر می شوند .

نزدیک غروب عیدوک متوجه می شود در اطراف محل آنها نیرو مستقر شده و در محاصره هستند . با تاریک شدن هوا ، آنها موفق می شوند از نقاط کور و پنهان از حلقه محاصره خارج و به فرار خود ادامه دهند .

از گروه عیدوک در این موقع 13 نفر باقی مانده است . آگی عموی عیدوک که زخمی است ، دیگر قادر به ادامه مسیر نیست و یک نفر با او می ماند و بقیه حرکت می کنند .

اشرار تا ساعت 4 صبح پیاده می روند و بعد به دلیل خستگی با پیدا کردن محلی مناسب برای مخفی شدن مشغول استراحت می شوند .

 

17-8-1373 – سه شنبه روز چهارم عملیات – روز پایانی عملیات در آورتین

اشرار تا ساعت 10 صبح در مخفیگاه می مانند اما چون پرواز بالگردها و نزدیکی نیروهای عملیاتی را احساس می کنند به دنبال محل مناسبت تری برای پنهان شدن و یک درگیری احتمالی می گردند ، تا اینکه در مسیر رودخانه پشت تخته سنگی که به صورت آبشاری مسلط به مسیر بوده سنگر می گیرند .

گروه ردزنان عشایری تیپ سلمان امروز در دو گروه به فرماندهی شهیدان معمار و جندقیان در دو مسیر مختلف اقدام به تعقیب اشرار کرده بودند . حوالی ظهر که گروه شهید جندقیان برای نماز و نهار و استراحت توقف کرده بودند . شهید جندقیان مثل همیشه نیست . بیشتر در خودش فرو رفته و در فکر است . برای چند دقیقه ای با برادر نوری صحبت از دلتنگی خانواده و اینکه در زاهدان چندین روز است بی خبر هستند . برادر نوری به محمد می گوید خوب برنامه ریزی می کردی بچه ها را می آوردی ایرانشهر پیش بچه های ما . محمد طوری با برادر نوری صحبت می کند که اینجا دیگر پایان کار من است و خون من در این منطقه ریخته خواهد شد .

شهید جندقیان و حسن نوری مشغول همین درد و دل ها هستند که سردار سلیمانی با بالگرد در کنار آنها فرود می آید . اخبار و اطلاعات حکایت از حرکت اشرار در مسیر گروه شهید معمار دارد به همین خاطر گروه شهید جندقیان با سوار شدن بر بالگرد به همراه سردار سلیمانی به طرف موقعیت شهید معمار می روند . سردار سلیمانی در مسیر وقت تنگ است و فرصت کم . ساعت حدود 30/3 و نیم عصر وتا تاریگی هوا چیزی نمانده . قرار می شود گروه 13 نفری شهید جندقیان حرکت کنند و گروه شهید معمار با یک استراحت کوتاه پشت سر آنها به راه بیفتند . شهید سید محمد فولادی (چاچا) علیرغم اینکه در گروه شهید معمار بود و خسته ، خود را به گروه شهید جندقیان ملحق می کند . گروه به شکلی حرکت می کند که برادر نوری با چند نفر جلوتر می روند و شهید جندقیان و تعدادی دیگر با فاصله چند متری پشت سر آنها . نوری و همراهانش به آثار به جا مانده از اشرار برمی خورند و رد زن اعلام می کند ، ردپاها خیلی تازه است . شهید جندقیان با بی سیم به شهید معمار موضوع را اطلاع می دهد . شهید معمار به محمد می گوید خیلی نزدیک هستند و مواظب باش و ما هم راه افتادیم .

شهید جندقیان با اشاره سر و چشم به برادر نوری که مشغول بررسی وسائل اشرار است اعلام می کند ما حرکت کردیم . از اینجا به بعد جندقیان – فولادی – کرد و رئیسی در جلو و تعدادی با برادر نوری در پشت سر حرکت می کنند . به فاصله 5 متری تخته سنگی می رسند که گروه عیدوک از صبح تا به حال پشت آن مخفی شده اند .

مسیر پیچ دار رودخانه و و سایه های افتاده بر کف رودخانه و همچنین موقعیت قرارگیری تخته سنگ اشرار به شکلی بوده ، که عیدوک متوجه نزدیک شدن نیروها نمی شود . حسین رئیسی از عشایر نیکشهر در همین فاصله 5 متری به یکباره متوجه حضور اشرار در زیر تخته سنگ شده و اعلام می کند عیدوک زیر تخته سنگ است و شروع به تیراندازی می نماید .

در کمتر از ثانیه عیدوک که در نقطه ای مسلط سنگر دارد ، تازه متوجه حضور نیروها شده و بلافاصله اقدام به تیراندازی می کند و در همان رگبار اول شهیدان جندقیان – فولادی و کرد که در سمت چپ حسین رئیسی و در تیر رس بوده اند از فاصله 5 متری به سختی مورد اصابت قرار می گیرند و به شهادت می رسند .

با تیراندازی و مقاومتی که گروه چندین نفره عیدوک انجام می دهند ، اجازه ورود نیروها به محل درگیری را نمی دهند . این درگیری تا تاریکی کامل ادامه پیدا می کند و از جمع اشرار که در این درگیری تعدادی کشته و زخمی می شوند ، تنها سه نفر که یکی از آنها عیدوک بامری بوده ، باز هم موفق به فرار از محل می شود.

✍️تنظیم: دهواری

درباره‌ی