برقِ چشمان تو

   به زلف عنبر افشان تو مستم  به رعد و برقِ چشمان تو مستم  به آبرو و به مژگان تو مستم  به لعلِ سرخِ خندان تو مستم  به مرواريدِ دندان تو مستم ---------------?----------?  به ماه صورتت ديوانه ام من  به پشتِ کوچه ات زولانه ام من  به کويت ره بده بي خانه ام من  به شمعِ محفلت پروانه ام من  به گلبرگِ گلستان تو مستم ----------------------------  به سر بستي رومال سرخ، دستار  به تن کردي لباسِ زر زرک دار  به پا هاي سفيدت کردي پيزار  به عاشق پيشگان کافر مپندار  به آيينِ مسلمان تو مستم ------------?------------  تو از مصري و يا از قرقيز استي  بخارايي و يا از ترمذ استي  ز کولابي و سمرقند و گيز استي  نميدانم ز چين و تبريز استي  به حسن ارمنستان تو مستم ------?----------------?  به لبخندي دلم را شاد ميکن  کمند زلف خود آزاد ميکن  سر شوق آمده فرياد ميکن  به جانم لرزه اي ايجاد ميکن  به فردوس خرامان تو مستم ------------------------  دو لب را بر لبم بگذار آرام  به من پيچيده کن اعضا و اندام  ز آب شوق بر من ريز فرجام  حيات تازه را گيرم به الهام  به جام گرمِ مرجان تو مستم -------------------------  بياور شادي، درمانِ الم ده  سعادتمندي را بر من قلم ده  بروي جاده اي قلبم قدم ده  به محمود خودت فر وحشم ده  به شعر نغزي ديوان تو مستم -------------------------  سه شنبه 04 قوس 1399 خورشيدي  که برابر ميشود به 24 نوامبر 2020 ترسايي  سرودم  احمد محمود امپراطور  ahmad mahmood imperator


 

به زلف عنبر افشان تو مستم

به رعد و برقِ چشمان تو مستم

به آبرو و به مژگان تو مستم

به لعلِ سرخِ خندان تو مستم

به مرواريدِ دندان تو مستم
---------------?----------?

به ماه صورتت ديوانه ام من

به پشتِ کوچه ات زولانه ام من

به کويت ره بده بي خانه ام من

به شمعِ محفلت پروانه ام من

به گلبرگِ گلستان تو مستم
----------------------------

به سر بستي رومال سرخ، دستار

به تن کردي لباسِ زر زرک دار

به پا هاي سفيدت کردي پيزار

به عاشق پيشگان کافر مپندار

به آيينِ مسلمان تو مستم
------------?------------

تو از مصري و يا از قرقيز استي

بخارايي و يا از ترمذ استي

ز کولابي و سمرقند و گيز استي

نميدانم ز چين و تبريز استي

به حسن ارمنستان تو مستم
------?----------------?

به لبخندي دلم را شاد ميکن

کمند زلف خود آزاد ميکن

سر شوق آمده فرياد ميکن

به جانم لرزه اي ايجاد ميکن

به فردوس خرامان تو مستم
------------------------

دو لب را بر لبم بگذار آرام

به من پيچيده کن اعضا و اندام

ز آب شوق بر من ريز فرجام

حيات تازه را گيرم به الهام

به جام گرمِ مرجان تو مستم
-------------------------

بياور شادي، درمانِ الم ده

سعادتمندي را بر من قلم ده

بروي جاده اي قلبم قدم ده

به محمود خودت فر وحشم ده

به شعر نغزي ديوان تو مستم
-------------------------

سه شنبه 04 قوس 1399 خورشيدي

که برابر ميشود به 24 نوامبر 2020 ترسايي

سرودم

احمد محمود امپراطور



درباره‌ی