«به یکی از کوچهها رفتم که ناگهان پسر موتورسواری سد راهم شد. به او اهمیتی ندادم اما ناگهان مرا به داخل جوی آب عمیق و بزرگی که در آنجا بود، هل داد…»
پانزدهم مردادماه امسال این پرونده پیش روی پلیس قرار گرفت. نخستین شاکی دختر ١۶سالهای بود که به همراه پدرش به پلیس آگاهی رفت و از این پسر جوان شکایت کرد. او در تشریح ماجرا به پلیس گفت: «دیروز عصر از مترو شهید باقری پیاده شدم تا به خانهمان بروم. به یکی از کوچهها رفتم که ناگهان پسر موتورسواری سد راهم شد. به او اهمیتی ندادم اما ناگهان مرا به داخل جوی آب عمیق و بزرگی که در آنجا بود، هل داد. شوکه شده بودم و میخواستم از جوی بیرون بیایم که ناگهان پسر جوان به داخل جوی آب آمد و مرا آزار داد. بعد از آن هم رهایم کرد و متواری شد.»
با اعلام این شکایت موضوع در دستور کار ماموران قرار گرفت و تلاش برای شناسایی و دستگیری پسر جوان آغاز شد. درحالی که ماموران به دنبال ردی از این پسر بودند، بعد از گذشت سه روز، پدر شاکی بار دیگر با پلیس آگاهی تماس گرفت و گفت که این پسر را پیدا کرده است. او در اینباره به ماموران گفت: «از وقتی این اتفاق برای دخترم افتاد، مرتب به مترو شهید باقری میرفتم و آن اطراف پرسه میزدم تا شاید ردی از این پسر پیدا کنم. تا اینکه پسر جوانی را دیدم که در همان حوالی پرسه میزد. به او مشکوک شدم و او را خوب زیر نظر گرفتم. دیدم با موتور مزاحم یک زن شد. او سعی کرد این زن را به داخل جوی آب بیندازد. برای همین بلافاصله او را شناختم.»
با اطلاعاتی که این مرد به پلیس داد، بلافاصله ماموران در محل حاضر شدند و پسر ١٩ساله افغانستانی را بازداشت کردند. این پسر بلافاصله تحت بازجویی قرار گرفت و درنهایت به جرم خود اعتراف کرد. پرونده این پسر برای رسیدگی به شعبه ١١دادگاه کیفری یک استان تهران ارسال شد. پسر جوان در نخستین جلسه تحقیقات خود در این شعبه ماجرای تجاوز به دختر ١۶ ساله را تشریح کرد. وی درحالی به جرمش اعتراف کرد که هنوز جوابیه پزشکی قانونی به دست قضات دادگاه نرسیده بود تا اینکه نظریه پزشکی قانونی به دست قضات رسید که تجاوز را تأیید کرد. این درحالی بود که دو دختر جوان دیگر نیز با مراجعه به دادگاه شکایت مشابهی را از این پسر افغانستانی مطرح کردند. یکی از آنها گفت: «در یک محله خلوت بودم که ناگهان این پسر موتورسوار سد راهم شد و مرا به داخل جوی آب عمیق هل داد. او مرا تهدید کرد تا سر و صدا نکنم. اما من به تهدیدش توجه نکردم و سر و صدا کردم. برای همین تیشرت خود را به دور گردنم پیچید و باعث شد که دیگر صدایم درنیاید، اما نزدیک بود که خفه شوم. او مرا مورد آزار و اذیت قرار داد و تهدیدم کرد تا زمانی که سوت نزده از جوی آب خارج نشوم. درنهایت او مرا رها کرد و من از داخل جوی آب بیرون آمدم. اما از ترس آبرویم شکایتی نکردم. ولی وقتی از طریق رسانهها متوجه شدم وی دستگیر شده، شکایتم را مطرح کردم.»
شاکی دیگر نیز درباره روز حادثه گفت: «من هم مثل دو شاکی دیگر به دست این پسر به داخل جوی آب افتادم و دقایقی را در جوی آب با پسر شیطانصفت گلاویز بودم. او مرا آزار داد و رهایم کرد و رفت.»
با افزایش شاکیان این پرونده، آنها نیز به پزشکی قانونی معرفی شدند و قرار است متهم پرونده بهزودی در دادگاه کیفری یک استان تهران محاکمه شود.