اختیار

هرنبي رادشمنيست گشته اندتکذيب خلق

نقش آزاديست اين دررضاباشندزحق

چون که باشداختيارگيردرراست وچپيم

هرچه راکردي گزين بهره ات گرددبه حق

اوغفوراست ورحيم مقصدماسوي او

حزب شيطاني کشدسوي خودبازرق وبرق

هرکه ايمانش به برعامل است برصالحات

نفس اماره بکوب چون بدي بيندبه حق

هرکه نفسش غالب است عقل مغلوبش شود

عقل مغلوب برفناست کي روداوسوي حق

گاه داري سوئ عمل درشماري احسنش

اي شودگمراه دل دل سپارش سوي حق

آنکه صنعش مي کنيم عالم است براوخدا

صنع ماوعلم اوروشنش سازدبه حق

هرکه عزت خواهداوعامل است برصالحات

هرکه داردمکردل کي روداوسوي حق

بحرباشدشوروشيرين داردهريک بهره اي

چرخش شمس وقمرهم شده مکتوب حق

مافقيريم نزداواوغني است وحميد

قدسيان هم درصف است تارودروسوي حق

 

درباره‌ی